کارگر فرودگاه مشهد کیف پول ۷۰۰ میلیونی را به صاحبش برگرداند خدمت‌رسانی ۳۸۰۰ دستگاه تاکسی در روزهای عرفه و عید سعید قربان در مشهد ایستگاه شریعتی مترو مشهد میزبان «مترو گالری» ۱۱ هزار سفر با دوچرخه‌های بایدو در یک هفته گذشته ترافیک سنگین در معابر بزرگراهی مشهد (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) کیفیت هوای هفت منطقه کلانشهر مشهد امروز در شرایط «پاک» قرار دارد (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) سیاحی که عکاسی را به جواهر تبدیل کرد ساکنان محله حرعاملی مشهد خواستار قلع ساختمان کج شدند+تصویر آمادگی مشهد برای همکاری با سازمان شانگهای در حوزه دیپلماسی شهری زمان اتمام پروژه سامان‌دهی کال و تعریض پل زرکش مشهد اعلام شد مشهدالرضا (ع)؛ مهیای جشن‌های ولایت | گل‌آرایی و نورپردازی شهر مشهد ویژه دهه «ولایت و امامت» مجموعه آبی شهید قربانی معیار خدمت در مناطق کم‌برخوردار مشهد معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی پست ایران با شهردار مشهد مقدس دیدار کرد استقرار آتش‌نشانان در خیابان‌های منتهی به حرم امام رضا (ع) همزمان با روز عرفه و عید قربان شهروند خبرنگار | درخواست افزایش تعداد صندلی بانوان در برخی از خطوط اتوبوسرانی مشهد + پاسخ فاز یک خط سه متروی مشهد امسال به بهره‌برداری می‌رسد شهردار مشهد مقدس خبر داد: انتشار ۶ هزارو ۳۰۰ میلیارد تومان اوراق مشارکت با عاملیت بانک شهر اعمال‌قانون ۱۵۳۶ دستگاه خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۴۲ نفر در تصادفات مصدوم شدند (۲۶ خرداد ۱۴۰۳) سرویس‌دهی صلواتی ناوگان اتوبوس‌رانی مشهد در روزهای عرفه و عید سعید قربان (۲۷ و ۲۸ خرداد ۱۴۰۳) تخفیف ۴۶ درصدی تمامی کالا‌ها در فروشگاه‌های منتخب «شهرما» از عید قربان تا عید غدیر در مشهد تشدید نظارت بر مراکز کشتارگاه دام در روز عید قربان | فعالیت مراکز عرضه دام از ساعت ۴ صبح خواهد بود
سرخط خبرها

دویدن با« دکتر ماریو» در خیابان حسرت ها

  • کد خبر: ۱۲۱۳۰۴
  • ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۰
دویدن با« دکتر ماریو» در خیابان حسرت ها
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

چند پله را که می رفتی پایین، از همه چیز چربی می چکید. چند میز و صندلی چرک مُرد و چربی گرفته و آدم هایی که از شلوغی خیابانی که من نامش را گذاشته بودم، «خیابان حسرت ها» ،عبور کرده بودند و خودشان را رسانده بودند به کوچه ای پرماجرا. من چیزی از آن کوچه در خاطرم نیست، آن کوچه با تصویری دیگر در ذهنم ثبت شده است.

همه آدم ها از کارمندهای بانک های پرشمار « خیابان حسرت ها»، دست فروش های سراب تا قاب سازها و مهرسازهای کوچه و زائران خسته یا تازه به مشهد رسیده، از سرما و گرما پناه آورده بودند به دو سیخ کوبیده و گوجه و نان تازه سنگکِ کبابی خسروی در کوچه شاهین فر.

کبابی خسروی اگرچه در کوچه شاهین فر بود اما من در خیابان دیگری ثبتش کرده ام، آن خیابان همان خیابان حسرت ها، خیابان سعدی بود با ویترین های پر زرق وبرقی که کشتی گیران و فوتبالیست ها را رنگی و سیاه وسفید نشان می داد و می شد ساعت ها به رنگ های زمین چمن و لباس بازیکنان و شادی تماشاگران خیره شد.

بعدها با آمدن میکرو و سگا و پلی استیشن این حسرت عمیق تر شد. من زمان های زیادی را با «ماریو» در خیابان سعدی قارچ خورده ام یا به قدرت پای «روبرتو کارلوس» در فیفا ۹۹ خیره شده ام، من حتی با «سونیک» در کوچه هایی که سعدی را به مدرس می رساند، دویده ام.

یابان سعدی با دوچرخه فروشی شروع می شد و بعد می شد در «مهتاب» و کتاب فروشی هایش گم شد و عطر پیراشکی فروشی کنار پاساژ را تا شب تحمل کرد، اما این خوشی ها برای کودکان دردناک بود، گناه گریه کودکان دهه شصت و هفتاد مشهدی و حتی کودکان مسافر، بر گردن خیابان سعدی است. این گریه ها همان گریه هایی است که شیخ اجل خودش وصف کرده:

«هر گه که بسوزد جگرم دیده بگرید
وین گریه نه آبیست که آتش بنشاند»

سال هاست هر زمان به بهانه ای راهم می افتد به سعدی گوش تیز می کنم تا آن گریه ها را بشنوم. در کوچه شاهین فر بو می کشم تا عطر کباب کوبیده کودکی را دوباره حس کنم. کوبیده ای که دیگر هیچ زمان طعمش تکرار نشد، طعمی که مطمئن نیستم از ترکیب جادویی آن کبابی بود یا حس خوش بینی کودکانه.

کبابی خسروی مثل آدم های زیادی، سعدی غرق در ال ای دی های غول پیکر، ایکس باکس و پلی استیشن ۵ و ضبط هایی با صدای گوش کرکُن را ندید.

کبابی خسروی ابتدای زوال سلسله کاست ها و آغاز سلطنت سی دی برای همیشه مثل دودی از دودکش کبابی خارج شد و گم شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->